شاخصهای مرتبط با سرمایه انسانی نشان میدهد که اگرچه بعد از انقلاب تعداد تحصیلکردههای دانشگاهی افزایش یافته، اما سیستم حکمرانی در بهکارگیری این افراد در سمتهای کلیدی و حتی بدنه کارشناسی کشور، موفق عمل نکرده است. بسیاری از تحصیلکردههای دانشگاههای درجهیک کشور، به مهاجرت میاندیشند و گروهی که قصد ماندن در کشور را دارند، معمولا بهدلیل وجود گزینشهای سفت و سخت نهادهای دولتی و شرایط خاص کار در آنها، علاقه کمتری به پیوستن به نهادهای دولتی نشان میدهند.
نتیجه فرآیندی که در این چند خط و بهاختصار بیان شد هم این بوده که نظام تصمیمگیری در کشور با کمبود حضور بدنه کارشناسی جوان و تحصیلکرده مواجه شده است؛ چراکه متخصصان شاغل در این نهادها به سن بازنشستگی رسیده و از سازمان خارج شدهاند، اما در عوض بدنه کارشناسی جدید در ورود به نهادهای دولتی موفق نبوده یا اینکه اساسا، تمایلی به جذب شدن در این سازمانها از خود نشان نمیدهد. «باشگاه اقتصاددانان» با طرح این صورتمساله قصد دارد حلقه مفقوده جذب نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده در نهادهای دولتی را بیابد و توضیح دهد که چه عامل یا عواملی، موجب دافعه نیروهای انسانی متخصص در برابر حضور در بدنه سیاستگذاری کشور میشود و اجازه نمیدهد سازمانهای مدیریتی کشور از حضور تحصیلکردگان و متخصصان ایرانیبهرهمند شوند.
بدون دیدگاه