قتصاددانان میگویند برای بهبود وضعیت بنگاهها، نیاز به ثبات و پیشبینیپذیری در اقتصاد کلان و پویایی در اقتصاد خرد است؛ اما در کشور ما اقتصاد کلان با بیثباتی و تلاطم و اقتصاد خرد با سکون و رکود مواجه است.
احساس میکنم به رمان بسیار خوب «اطلس شانههایش را بالا انداخت» کم توجهی شده است. احتمالاً خیلیها این رمان را مطالعه نکرده و حتی ممکن است نام آن را هم نشنیده باشند.
این کتاب که توسط خانم «آین رند» نوشته شده و آقای «امین فهیما» ترجمهاش کرده، وضعیت کسبوکار در یک شهر خیالی را ترسیم میکند که این ویرانشهر اگرچه ایران نیست، اما شبیهترین به ایران است.
در میان اساطیر یونان باستان، اطلس (Atlas) یکی از تیتانها بود که به دلیل مشارکت در جنگ علیه خدایان المپنشین، به دست زئوس تنبیه شد.
زئوس به او حکم کرد که بار سنگین آسمانها را برای همیشه بر شانههای خود نگه دارد. به این ترتیب، اطلس به نمادی از استقامت و تحمل بار سنگین تبدیل شده که به مرور زمان، هنرمندان و نویسندگان، این بار سنگین را به زمین تعبیر کرده و روی شانههای اطلس گذاشتهاند.
در رمان «اطلس شانههایش را بالا انداخت»، نام اطلس بهصورت استعاری به کار رفته و نویسنده از این اسطوره برای اشاره به کارآفرینانی استفاده کرده که بار مسئولیتهای جامعه و اقتصاد را به دوش میکشند.
عنوان رمان به این نکته اشاره دارد که اگر کارآفرینان از تحمل این بار سنگین، سر باز زنند و «شانه بالا بیندازند»، جامعه فرو میپاشد. این وضعیت، شباهتی تاملبرانگیز به واقعیتهای امروز اقتصاد ایران دارد؛ جایی که کارآفرینان در محیطی پرتلاطم و مملو از نااطمینانی به فعالیت میپردازند و بار سنگین اقتصاد ایران را به دوش میکشند.
«شرکت مشاوره مدیریت ایلیا» که هر سال گزارشی جامع (https://insights.ilia.co/fa/ceo-report/) درباره دغدغهها، پیشبینیها، سبک زندگی و ترجیحات حرفهای مدیران و کارآفرینان ایرانی تهیه میکند، بنگاهداری در ایران را شبیه دویدن در مسیری مهآلود و پرمانع میداند که کارآفرینان قدرت کافی برای دیدن موانع پیشرو ندارند.
گزارشهای سالانه «شرکت مشاوره مدیریت ایلیا» نشاندهنده کاهش تدریجی خوشبینی مدیران عامل به رونق اقتصادی و عملکرد بنگاههایشان است.
در گزارش جدید ایلیا، تنها ۱۲ درصد مدیران به بهبود اقتصاد در سال ۱۴۰۴ امیدوارند و خوشبینی به رشد مالی بنگاهها از ۶۳ درصد در سال ۱۴۰۲ به ۴۰ درصد در ۱۴۰۳ کاهش یافته است.
دغدغههای اصلی مدیران شامل بیثباتی اقتصادی و سیاسی، کمبود نقدینگی و مهاجرت نیروی انسانی متخصص است که با مسائلی چون فیلترینگ، محدودیتهای زیرساختی و رقابت ناسالم تشدید میشود.
در کنار آن، مدیران بخشخصوصی، چالشهای بنگاهداری را در بیثباتی سیاستهای اقتصادی، تورم بالا، نوسانهای ارزی و مداخلات دولتی نظیر قیمتگذاری دستوری ریشهیابی میکنند. مدیران همچنین معتقدند تحریمها دسترسی به بازارهای جهانی و فناوری را محدود کرده، بوروکراسی و فساد اداری هزینههای بنگاهها را بالا برده و فضای غیررقابتی را به نفع بنگاههای دولتی و شبهدولتی و حاکمیتی غیر دولتی، حاکم کرده است.
اقتصاددانان نیز معتقدند به دلیل نبود ثبات در اقتصاد کلان و فقدان نهادهای تنظیمگر، بنگاهها به جای تمرکز بر نوآوری، درگیر مدیریت چالشهای محیطی هستند. تامین مالی دشوار، هزینههای بالای نقلوانتقال و پیشبینیناپذیری جریان نقدینگی، بنگاهها را به سوی تصمیمگیریهای پرریسک سوق داده و سرمایهگذاری بلندمدت را غیراقتصادی کرده است.
همانگونه که در رمان آین رند، کارآفرینان زیر فشارهای سنگین غیراقتصادی مقاومت میکنند، بنگاهداران ایرانی نیز ناچارند در مسیری دشوار و متلاطم به راه خود ادامه دهند، اما این پرسش هر روز در ذهن آنها نقش میبندد که چرا به این مسیر ناهموار ادامه میدهیم؟
چنانکه فرانسیسکو، یکی از شخصیتهای رمان نیز دغدغهای مشابه دارد و اعتراف میکند برایش بهتر بود بهجای تحمل این عذاب بیهوده، شانهاش را تکان میداد و خود را از این بارِ سنگین رها میکرد.
به این ترتیب اگر ماموریت اصلی سیاستمداران این بوده که انگیزههای بنگاهداری را از بین ببرند، باید به آنها مدال لیاقت داد، چرا که به بهترین شکل ممکن این ماموریت را به سرانجام رساندند.
اما اگر ماموریت آنها این باشد که انگیزههای بنگاهداری را تقویت کنند، یک نسخه بیشتر وجود ندارد؛ حل مسائل با جهان و رفع تحریمها، دست کشیدن از مداخله در اقتصاد و تن دادن به عقلانیت.
بدون دیدگاه