حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که در رستوران از سر گرسنگی زیاد کلی غذا سفارش داده باشید و بعد از اینکه غذاها آمد و سیر شدید، با خودتان فکر کنید چرا انقدر غذا سفارش دادید یا به این دلیل که غذاها حیف و میل میشود، خودتان را مجبور کنید بیشتر از ظرفیتتان غذا بخورید که مبادا پولی که دادید کامل استفاده نشده باشد یا مثلا برای خرید یک آبمیوه دو ساعت در صف بایستید، بعد ببینید که خیلی هم چیز خاصی نبوده و فقط چون یک صف دیده بودید، احساس کردید اینجا حتما آبمیوه خیلی خاصی میفروشند!
اگر یکی از مثالهای بالا برای شما هم اتفاق افتاده است، اینجا همان جایی است که پای اقتصاد رفتاری به میان میآید. اقتصاد رفتاری یک علم میانرشتهای بین روانشناسی و اقتصاد است که موضوع اصلی آن تصمیمگیری است. وقتی از تصمیم صحبت میکنیم، یعنی در هر حوزهای ممکن است رخ دهد؛ از حوزه سلامت تا حوزه مصرف انرژی و از حوزه کشاورزی تا موضوعات مرتبط با مسائل مالی. اگر با کوچکترین اتفاقی که میافتد، آنتیبیوتیک مصرف میکنید، اگر با اینکه اضافه وزن دارید نوشابه را کنار نمیگذارید، اگر وقتی حتی هوا متعادل است کولر را خاموش نمیکنید، اگر با حرف این و آن همچنان اقدام به خرید و فروش سهام میکنید، شما تصمیمات غیرعقلانی میگیرید و اقتصاد رفتاری آمده است تا در گام اول تبیین کند که چرا این تصمیم گرفته شده و در گام دوم بگوید که چگونه بر تمایلات و عواطف خود غلبه کرده و تصمیمات منطقی اتخاذ کنید.
با این مقدمه میخواهم وارد یکی از حوزههای سخت و حساس زندگی شوم؛ حوزهای که حداقل در این زمانه و در برهه «حساس کنونی» همه به آن نیاز داریم: تصمیمات منطقی در حوزه مالی یا شاید بهتر باشد بگویم «بهداشت مالی » (شبیه بهداشت خواب) . یکی از موضوعات مهم در بهداشت مالی، داشتن پسانداز است. ما به پسانداز نیاز داریم؛ چون همه ما با موضوعات غیرقابل پیشبینیای مواجه میشویم که اگر از قبل به آن فکر نکرده باشیم، میتواند شوک بزرگی به زندگی ما وارد کند و ما را در چرخهای از استرس و اضطراب قرار دهد. پس من با نگاه سلبی به موضوع پسانداز جلو میروم و نه نگاه ایجابی. حالا سوال مهم این است که واقعا چند درصد از ما پسانداز میکنیم؟ احتمالا بسیاری به این سوال اینگونه پاسخ میدهند که «چیزی نمیماند که پسانداز کنیم!» یا «همین که بدون قرض به آخر ماه برسیم، هنر کردیم!» و این ذهنیت را ایجاد میکند که احتمالا فقط در کشورهایی مثل ایران که تورم شدیدی وجود دارد، مردم امکان پسانداز ندارند. با این حال تحقیقات نشان میدهد همه مردم دنیا با پسانداز کردن مشکل دارند.
ولی چرا؟ ما دو «خود » داریم. خودی که در حال زندگی میکند و تکانهای تصمیم میگیرد، به دنبال عیش و نوش است و چیزی از خودکنترلی سر درنمیآورد که از آن به عنوان «خود کوتاهمدتنگر » یاد میکنند و خودی که میتواند لذت حال را برای دستیابی به آیندهای بهتر به تعویق بیندازد و آن را «خود صبور بلندمدتنگر » میگویند. اگر بین اهداف کوتاهمدت و بلندمدتتان همواره جنگ و تقلایی وجود دارد، بهخاطر وجود دو خود مختلف است که دو افق دید زمانی مختلف را در نظر میگیرند. اولی دوست دارد سیگار بکشد، لباسهای رنگارنگ بپوشد، فارغ از قیل و قال دنیا در کافههای شهر چرخ بزند و تمام آنچه را که بهدست آورده است بخورد و تمام کند و دومی میخواهد بگوید، آیندهای هم هست، «زمستان در راه است» و باید آماده باشیم برای لحظات غیرمنتظره!تا اینجا زیربنا و ریشه عدمتمایل ما به پسانداز بود. حالا چاره چیست؟
اگر اهل پسانداز نیستید، از دیگران بخواهید که به شما کمک کنند؛ چگونه؟ در یک فضای نسبتا خصوصی (جمع دوستان) یا فضای عمومی اعلام کنید که میخواهید مبلغی از درآمد خود را هر ماه کنار بگذارید. مطمئن باشید که اگر به لیست هزینههای ماه قبل خود نگاه کرده باشید، حتما هزینههایی هست که میتوان از آنها صرفنظر کرد؛ بدون آنکه کیفیت زندگی شما تغییر کند. با اعلام عمومی، شما از مکانیزم «متعهد شدن» کمک میگیرید و از تشویق و سرزنش دیگران برای رسیدن به یک گام بالاتر استفاده میکنید. اگر اهل پسانداز نیستید، از بانک یا پلتفرمهای پسانداز خودکار استفاده کنید. در این پلتفرمها، مبلغی از حساب شما در تاریخهای مشخص به صورت خودکار خارج و در یک حساب مجزا پسانداز میشود.
اگر اهل پسانداز نیستید، بروید و بیمه عمر بخرید؛ چرا بیمه عمر؟ چون شما مجبورید سر ماه مبلغی را به یک نهاد مالی بپردازید تا آنها برای شما یک عمر زندگی خوب را تضمین کنند! اگرچه بیمه عمر در مقایسه با بسیاری از ابزارهای سرمایهگذاری مناسب نیست، اما برای کسانی که مشکل پسانداز دارند، پیشنهاد میشود.
اگر اهل پسانداز نیستید، وام بگیرید
جمله آخر اینکه در جریان باشید قرار است با هر مکانیزمی که میشود، خود را از شر وسوسههای خودِ کوتامدتنگر در امان نگه دارید. پس شاید بتوانید با کمی تامل خودتان نسخه بهتری برای خودتان بپیچید؛ یک نسخه منحصربهفرد برای خودتان!
بدون دیدگاه