حاکمیت یادگیری در برابر مالکیت آموزش؛ تفاوت در چیست؟


حاکمیت یادگیری و مالکیت آموزش، دو رویکرد متفاوت نسبت به مدیریت یادگیری و توسعه در سازمان‌ها هستند. درک تفاوت‌‌‌های ظریف بین این دو رویکرد می‌تواند به سازمان‌ها در انتخاب بهترین روش برای دستیابی به اهداف یادگیری کمک کند. مالکیت آموزش رویکردی سنتی‌‌‌تر است که در آن، دپارتمان آموزش یا واحد منابع انسانی مسوولیت اصلی طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه‌‌‌های یادگیری را بر عهده دارد.

در این مدل، کارکنان ممکن است نقش محدودی در انتخاب یا شخصی‌‌‌سازی تجربیات یادگیری خود داشته باشند. حاکمیت یادگیری رویکردی مشارکتی‌‌‌تر است که در آن، مسوولیت یادگیری به عهده فرد گذاشته می‌شود. در این مدل، کارکنان تشویق می‌‌‌شوند نیازهای یادگیری خود را شناسایی کرده و منابع و فرصت‌‌‌های یادگیری مناسب را پیدا کنند. سازمان‌ها در این رویکرد نقش حمایتی دارند و منابع، ابزارها و چارچوب‌‌‌هایی را برای تسهیل یادگیری کارکنان خود ارائه می‌کنند. حاکمیت یادگیری بر اساس این اصل است که هر فرد مسوول یادگیری خود است. این رویکرد به کارکنان قدرت می‌دهد تا نیازهای یادگیری خود را شناسایی کرده، منابع و فرصت‌‌‌های یادگیری مناسب را پیدا کنند و پیشرفت خود را رصد کنند.

مزایای حاکمیت یادگیری:

  توانمندسازی کارکنان. کارکنانی که مسوول یادگیری خود هستند، احساس توانمندی و تعهد بیشتری نسبت به شغل خود می‌کنند.

  افزایش انگیزه. وقتی کارکنان می‌توانند در مورد آنچه یاد می‌‌‌گیرند و نحوه یادگیری آن تصمیم بگیرند، انگیزه بیشتری برای یادگیری دارند. یادگیری مرتبط‌‌‌تر. یادگیری فردی به کارکنان این امکان را می‌دهد تا بر موضوعاتی که با کارشان و اهداف شغلی‌شان مرتبط‌‌‌تر است تمرکز کنند.

چالش‌‌‌های حاکمیت یادگیری:

  نیاز به فرهنگ یادگیری قوی. حاکمیت یادگیری زمانی بهترین عملکرد را دارد که در یک فرهنگ یادگیری قوی – جایی که یادگیری ارزشمند تلقی می‌شود و مورد تشویق قرار می‌گیرد – پیاده‌سازی شود.

  نیاز به پشتیبانی فناوری. کارکنان به ابزارها و منابعی مانند پلتفرم‌‌‌های یادگیری آنلاین، سیستم‌های مدیریت یادگیری و ابزارهای نویسندگی محتوا نیاز دارند تا بتوانند به طور موثر یاد بگیرند.

  نیاز به مهارت‌‌‌های خودآموزی. همه کارکنان مهارت‌‌‌های خودآموزی قوی ندارند و ممکن است به حمایت و راهنمایی برای یادگیری موثر نیاز داشته باشند.

مالکیت آموزش:

مالکیت آموزش رویکرد سنتی‌‌‌تری است که در آن، دپارتمان آموزش یا واحد منابع انسانی مسوولیت اصلی طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه‌‌‌های یادگیری را بر عهده دارد. در این مدل، کارکنان ممکن است نقش محدودی در انتخاب یا شخصی‌‌‌سازی تجربیات یادگیری خود داشته باشند.

مزایای مالکیت آموزش:

  ثبات. مالکیت آموزش می‌تواند به اطمینان از ارائه آموزش باکیفیت و ثابت به همه کارکنان کمک کند.

  کنترل کیفیت. مالکیت آموزش به دپارتمان آموزش یا واحد منابع انسانی این امکان را می‌دهد تا بر محتوای آموزشی و برنامه‌‌‌های درسی نظارت داشته باشند و از کیفیت آنها اطمینان حاصل کنند.

  کارآیی. مالکیت آموزش می‌تواند طراحی و اجرای برنامه‌‌‌های آموزشی را کارآمدتر کند.

چالش‌‌‌های مالکیت آموزش:

  می‌تواند انعطاف‌‌‌ناپذیر و غیرشخصی باشد. مالکیت آموزش ممکن است نیازهای یادگیری فردی کارکنان را به طور کامل برآورده نکند.

  می‌تواند انگیزه را کاهش دهد. اگر کارکنان در انتخاب تجربیات یادگیری خود نقشی نداشته باشند، ممکن است انگیزه کمتری برای یادگیری داشته باشند.

  می‌تواند بر نیازهای سازمانی تمرکز کند تا نیازهای فردی. مالکیت آموزش ممکن است بر ارائه آموزش‌‌‌هایی که برای کل سازمان مفید است تمرکز کند تا نیازهای یادگیری فردی کارکنان.

 کدام رویکرد برای شما مناسب است؟

بهترین رویکرد برای سازمان شما به عوامل مختلفی از جمله فرهنگ سازمانی، اهداف یادگیری و نیازهای کارکنان شما بستگی دارد. اگر به دنبال رویکردی هستید که کارکنان را توانمند سازد و انگیزه آنها را افزایش دهد، حاکمیت یادگیری ممکن است گزینه مناسبی برای شما باشد.  با این حال، اگر به دنبال رویکردی باثبات‌‌‌تر و کنترل‌‌‌شده‌‌‌تر هستید، مالکیت آموزش ممکن است مناسب‌‌‌تر باشد.  صرف نظر از رویکردی که انتخاب می‌‌‌کنید، مهم است که یک استراتژی یادگیری و توسعه قوی داشته باشید که شامل موارد زیر باشد:

  اهداف یادگیری مشخص. اهداف یادگیری خود را برای سازمان و کارکنانتان به طور واضح تعریف کنید.

  ارزیابی نیاز. نیازهای یادگیری کارکنان خود را ارزیابی کنید.

 ایده‌‌‌های عملی برای پیاده‌سازی

حاکمیت یادگیری:

  ایجاد فرهنگ یادگیری. برای ترویج فرهنگ یادگیری محیطی بسازید که در آن یادگیری

 ارزشمند تلقی می‌شود و تشویق می‌شود. این کار را می‌توان با رهبری سازمانی، ارائه فرصت‌‌‌های یادگیری و قدردانی از کارکنانی که یاد می‌‌‌گیرند و رشد می‌کنند، انجام داد.

  توانمندسازی کارکنان. به کارکنان خود قدرت دهید تا مسوول یادگیری خود باشند.

این کار را می‌توان با ارائه منابع و ابزارهایی به آنها برای شناسایی نیازهای یادگیری، یافتن منابع یادگیری مناسب و رصد پیشرفت، انجام داد.

  پشتیبانی از یادگیری غیررسمی. یادگیری غیررسمی را تشویق و حمایت کنید.

این نوع یادگیری می‌تواند شامل مواردی مانند مربیگری، یادگیری فرد به فرد و یادگیری آنلاین باشد.

  استفاده از فناوری. از فناوری برای تسهیل یادگیری استفاده کنید.

این کار را می‌توان با استفاده از پلتفرم‌‌‌های یادگیری آنلاین، سیستم‌های مدیریت یادگیری و ابزارهای نویسندگی محتوا انجام داد.

مالکیت آموزش:

  نیازهای یادگیری را ارزیابی کنید. نیازهای یادگیری کارکنان خود را با استفاده از نظرسنجی، مصاحبه و گروه‌‌‌های تمرکز ارزیابی کنید.

  اهداف یادگیری را تعیین کنید. اهداف یادگیری مشخصی را برای برنامه‌‌‌های آموزشی خود تعیین کنید.

  برنامه‌‌‌های آموزشی را توسعه دهید.

برنامه‌‌‌های آموزشی را که نیازهای یادگیری کارکنان شما را برآورده می‌کند، توسعه دهید.

  برنامه‌‌‌های آموزشی را اجرا کنید. برنامه‌‌‌های آموزشی خود را به روشی موثر اجرا کنید. این کار را می‌توان با استفاده از مربیان داخلی یا خارجی، آموزش آنلاین یا روش‌های ترکیبی انجام داد.

  ارزیابی و اندازه‌‌‌گیری کنید. اثربخشی برنامه‌‌‌های آموزشی خود را ارزیابی کنید و در صورت نیاز آنها را تنظیم کنید.

 نکات اضافی

صرف نظر از رویکردی که انتخاب می‌‌‌کنید، مهم است که ذی‌نفعان کلیدی را درگیر کنید که شامل کارکنان، مدیران و رهبران سازمانی است.

  ارتباطات واضح و مکرر ضروری است. اطمینان حاصل کنید که همه در مورد اهداف، برنامه‌‌‌ها و انتظارات یادگیری شما آگاه هستند.

  انعطاف‌‌‌پذیر باشید و مایل به سازگاری باشید. نیازهای یادگیری و ترجیحات کارکنان شما با گذشت زمان تغییر خواهد کرد. بنابراین مهم است که بتوانید رویکرد خود را در صورت نیاز تنظیم کنید.

با پیاده‌سازی یکی از این رویکردها یا ترکیبی از آنها، می‌توانید به سازمان خود کمک کنید به یک فرهنگ یادگیری قوی دست یابد که در آن همه کارکنان فرصت یادگیری و رشد را داشته باشند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *